به گزارش پايگاه خبير تحليلي پيرغار، گويي هر ساله و با فرارسيدن ماه مبارک رمضان، برخي دلشان براي "ربنا"ي محمدرضا شجريان تنگ مي شود، دعايي که نزديک به سه دهه مردم ايران با آن سر سفره افطار مي نشستند و روزه خود را مي گشودند.

ربّنا يکي از آثار محمدرضا شجريان و شامل چهار دعا از آيات قرآن است که همه با عبارت ربنا آغاز مي شوند واين اثر در تير 1385 ضبط شد که به مدت سه دهه جزو برنامه هاي اصلي راديو و تلويزيون در ماه مبارک رمضان بوده است.

 به گفته محمدرضا شجريان، انگيزهه اصلي وي از خواندن اين دعا، تدريس آن به دو هنرجو بوده و اين اثر در يکي از استوديوهاي راديو ضبط شده‌است.

شجريان ربنا را در دستگاه سه گاه خوانده و با مرکب‌خواني (مدولاسيون يا راه گرداني) سري به دستگاه‌ها و آوازهاي ديگر رديف موسيقي ايراني از جمله آواز افشاري از جمله و گوشه عراق (صبا) مي‌زند و با مهارت برمي‌گردد.

اين استاد آواز در فتنه ?? به دعوت شبکه خبري بي.بي.سي فارسي پاسخ مثبت داد و با تاختن به اظهارات رييس جمهوري وقت، به طور آشکار به جرگه مخالفان سياسي پيوست و در همين مصاحبه بود که تاکيد کرد که نمي خواهد صدايش از صداوسيماي ايران پخش شود.

او گفت: "به گفته آقاي احمدي نژاد، خس و خاشاک به حرکت درآمده اند، صداي من در صدا و سيما جايي ندارد، صداي من صداي خس و خاشاک است و هميشه هم براي خس و خاشاک است!"

وي به اين مواضع هم بسنده نکرد و براي جرياني که اعتراضش به نتيجه انتخابات به مقابله به انقلاب و عاشوراي حسيني رسيده بود، سرودي خواند که به اعتقاد بسياري کارشناسان موسيقي در نوع کارهاي استاد شجريان بي نظير است؛ نه از نوع کيفيت آهنگ و مضمون شعر، بلکه به لحاظ سرعت توليد اثر، چرا که مشهور است شجريان براي توليد کارهاي خود بسيار وقت صرف مي کند اما از زمان سرودن شعر و تنظيم آهنگ سرود سبزها شايد يک ماه هم زمان نگذشت!!

شجريان شهريور ?? نيز در برنامه شبکه تلويزيوني صداي آمريکا شرکت کرد و در سخنان عجيبي درباره انتخابات رياست جمهوري دهم عنوان کرد: اين انتخابات نبايد چنين نتيجه‌اي مي‌داشت!
وي البته هرگز توضيحي نداد که چگونه مي‌توان در رسانه‌هاي ضدايراني و محافلي که هر روز ده‌ها توطئه سياسي و تبليغاتي عليه مردم ايران تدارک مي بينند، حضور يافت، در راستاي خواسته آنان سخن گفت و در عين حال مدعي حمايت از مردم ايران هم بود؟!

خود شجريان در تاريخ 25 خرداد 1388 در نامه اي خطاب به رييس سازمان صدا و سيما، صراحتاً از ضرغامي  خواست "بنا به حکم شرع و قانون، سريعاً از پخش صدا و آثار نامبرده در کليه واحدهاي صدا و سيما خودداري شود".

در پي آنکه صداوسيما آن هم بنا به درخواست کتبي خود شجريان مبني بر عدم پخش آثار وي در رسانه ي ملي، از پخش "ربناي شجريان" خودداري نمود، از همان سال اين موضوع دستاويزي براي رسانه هاي وابسته به جريان فتنه مانند سايت کلمه، جرس و.. و به تبع آن رسانه هاي بيگانه نظير راديو فردا، بي.بي.سي فارسي، صداي آمريکا و روزنامه هاي زنجيره اي وابسته فکري به غرب شده است، تا هر ساله در آغاز ماه مبارک رمضان هجمه اي رسانه اي را عليه کشور و سازمان صداوسيما ترتيب داده و اين گونه القاء نمايند که نظام  صرفاً به دليل مواضع نامناسب شجريان و برخي مصاحبه هاي وي با رسانه هاي بيگانه و معاند نظام، مانع پخش صداي وي در ماه رمضان امسال شده است.

اتخاذ مواضع سياسي توسط شجريان طي پنج سال گذشته موجب شد تا ملت مسلمان و ولايت مدار ايران نسبت به شخصيت سياسي و فرهنگي نامبرده ارزيابي مثبتي نداشته باشد و در حالي که طي اين چند سال مردم تمام تلاش خود را براي مبارزه و مقابله با فتنه‌گران مصروف مي داشتند که مهمترين نمونه آن همان نهم دي 88 بود، اما شجريان با شبکه‌هاي بيگانه که دشمنان سرسخت ملت ايرانند، گفتگو و از فتنه‌گران حمايت کرده است و لذا طبيعي است که مردم مسلمان اين مرز و بوم با توجه به اينکه او را در مسير انقلاب نمي‌بينند، تمايلي ندارند که ماه رمضان خود را با صداي نامبرده همراه سازند.

مواضع فرصت طلبانه رسانه هاي زنجيره اي اصلاح طلب و همسو با جريان فتنه که همواره نغمه هاي مخالف با سياست هاي رسانه اي کشور را دنبال مي کنند، قطعاً درصورت عدم توجه صداوسيما به درخواست کتبي شجريان و پخش صداي او در ماه رمضان، باز هم به انتقاد از عملکرد رسانه ملي مي پردازند و اين با به بهانه اينکه رسانه ملي به حريم خصوصي افراد احترام نگذاشته و عليرغم درخواست شجريان براي عدم پخش آثارش از صدا و سيما، صداي ربناي وي را پخش نموده است.

شجريان حتي در يک مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود که: من در يک زماني به احترام مردم ?? شب کنسرت‌هايم را در سال ?? تعطيل کردم. بعدش هم شرايط روحي جامعه و من براي برگزاري کنسرت آماده نبود حال اينکه مجوز کنسرت بدهند يا ندهند امر ديگري است.

اين خواننده طرفدار فتنه هيچگاه نگفت چرا در آن زمان خارج از کشور حضور داشت و چرا درست وقتي که آبها از آسياب افتاد به ايران بازگشت ولي اکنون لب به سخن گشود و دليل تعطيلي کنسرت هايش را در سال 88 احترام به مردم خواند!

البته درک اين مطلب براي افرادي که ايشان را مي شناسند کمي دشوار است، زيرا او در زمان 88 حاضر نشد به احترام مردم سکوت کند و بگذارد آهنگ ربنا که مردم با آن خاطره هاي زيادي داشتند از تلويزيون در ماه مبارک رمضان پخش شود و اگر او به خواسته مردم احترام مي گذاشت حداقل براي ظاهر سازي هم که شده، بايد زمان درگيري ها کنار مردم خود مي ايستاد ولي اين هنرمند طرفدار فتنه تا اوضاع عادي نشده بود به کشور بازنگشت.

شجريان چرا زماني که با غربي ها در شبکه هاي مختلف نشست و برخاست مي کرد به فکر احترام به مردم نبود؟! اين شخص که کوچکترين اهميتي به علاقه مردم نشان نداد و پخش ربنا را از صدا و سيما محکوم کرد! چطور مي تواند به احترام مردم کنسرت هايش را تعطيل کند؟!

شخصي که خود را دوست دار مردم نشان مي دهد قبل از انقلاب ارادت خاصي به دربار پهلوي داشت و با شرکت در جشن هنر شيراز نشان داد چقدر به نظام شاهنشاهي معتقد است و در آن زمان که ظلم زيادي به مردم مي شد هيچگاه بخاطر احترام گذاشتن به مردم درخواست هاي شاه را رد نکرد و هيچگاه از انقلاب اسلامي راضي نبود تا جايي که در بي بي سي گفت: "حقيقتش من از اول هم انقلابي نبودم و در ابتداي انقلاب چندين سرود خواندم که حاصل رودرواسي با دوستانم بود. "

شجريان فردي است که حتي به رهبر مردم نيز احترام نمي گذارد چه برسد به خود مردم و در قسمتي از مصاحبه خود با بي بي سي مي گويد:"من ديدم تصنيف ايران اي سراي اميد را برداشتن عکس آقاي خميني هنگامي که از هواپيما پياده مي شود گذاشته اند. اصلا من اين را براي اين آقا نخواندم. "

شجريان حتي به همکاران خود نيز احترام نمي گذارد و بدون اينکه نظر آهنگ سازهاي خود را بداند در نامه اي به ضرغامي از او مي خواهد که سرودهاي انقلابي او را پخش نکنند در حاليکه پول آنها را گرفته است و درحالي دستور عدم پخش آن آثار را مي دهد که ديگر عوامل آن آثار مانند آهنگساز نظر عکس شجريان را دارند ولي باز هم او براي نظر آهنگساز احترامي قائل نشد و بعد از اين موضوع  با وجود مخالفت آهنگساز صداوسيما بخشنامه مي دهد که از اين پس هيچ يک از آثار شجريان در صداوسيما پخش نشود.

حال که با شروع ماه مبارک رمضان، ربناي شجريان دوباره بر سر زبان ها افتاده است و همان يک ربنا شده است وسيله اي براي تطهير شجريان از مواضع ضداسلامي وي، و کسب اعتبار از خواننده اي که اعتبارش را به بي.بي.سي و صداي آمريکا و چند روزنامه داخلي (از نظر فکري) وابسته به غرب فروخته است، پيش خودم گفتم چقدر خوب است نظر کساني را که شيفته ربناي شجريان شده را به معناي اين ادعيه قرآني جلب نمايم:

آل عمران - آيه 8: رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ
پروردگارا ! دلهايمان را پس از آنکه هدايتمان فرمودى منحرف مکن، و از سوى خود رحمتى برما ببخش؛ زيرا تو بسيار بخشنده اى.

مومنون آيه 109:  رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
پروردگارا ! ما ايمان آورديم ، پس ما را بيامرز و به ما رحم کن که تو بهترين رحم کنندگانى .

کهف آيه 10:  رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
پروردگارا ! رحمتى از نزد خود به ما عطا کن ، و براى ما در کارمان زمينه هدايتى فراهم آور .

بقره آيه 250:  رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِينَ
پروردگارا ! بر ما صبر و شکيبايى فرو ريز، و گام هايمان را استوار ساز ، و ما را بر گروه کافران پيروز گردان .

آنچه که در مضمون اين ادعيه آمده است بر محورهاي مشخصي تاکيد دارد؛ در اين آيات پس از تاکيد بر هدايت، آمرزش، ايمان و اميد به فضل و رحمت خدا، از خداوند مي خواهيم که به ما صبر، استقامت و پيروزي در برابر قوم کافران و دشمنان اسلام عنايت فرمايد.

حال سوال اينجاست که آيا اين ادعيه قرآني آمده اند تا شجريان بخواند و خلافش عمل و ترويج کند و ما لذتش را ببريم و به اين لذت افتخار هم بکنيم؟ آيا مواضع شجريان نشاني از هدايت و ايمان دارد؟ نشاني از استقامت در برابر دشمنان اسلام و مبارزه با کفار دارد؟ و يا در خدمت دشمنان اسلام  و دور شدن از هدايت و ايمان قرار گرفته است؟

حاميان رسانه اي شجريان مانند بي.بي.سي و رسانه هاي اصلاح طلب و کساني که با ربنايش محشور مي شوند و يا با نامش براي خود قبا مي دوزند، به ما بگويند که اين جمله شجريان که گفت "اين‌ها هرگز با هنر کنار نمي‌آيند، هرگز و هرگز، همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نيامدند، باز هم نخواهند آمد" خطابش به چيست و به کيست؟

آيا لفظِ 1400 سال به انقلاب و روحانيت برمي گردد و يا به اصل اسلام؟ آيا حضور مکرر شجريان در رسانه هاي استکباري و ضداسلامي که مروج فساد هستند و دوشادوشي و بعضاً هم آغوشي با کساني که حتي ساده ترين ظواهر اسلام را رعايت نکرده و نمي کنند، با آن ربنا و احکام قرآني و اسلام و سفره افطار مؤمنين، قابل جمع است؟ آيا عمل شجريان با ضديت با قوم کافرين قابل جمع است يا با ضديت علي القوم المسلمين؟!

به راستي چرا وقتي که خود شجريان بارها اعلام کرده از انتشار ربنايش ناراضي بوده است و اصلاً حاضر به اين کار نبوده، برخي به آن افتخار مي کنند؟ به راستي چرا وقتي که شجريان پس از اولين حضورش در سيماي ايران در روزنامه هاي کثير الانتشار به قاري معرفي کردن خود اعتراض شديد مي کند، امروز برخي سعي مي کنند ربناي او را مقدس جلوه دهند؟ به راستي چه اصراري است که صداي کسي که با قول و عمل ثابت کرده است به اسلام و قرآن اعتقاد ندارد، در مقدس ترين اوقات و روي سفره ي مقدس افطار پخش شود؟

و يک سوال از خود شجريان: به راستي او که تمام قد و با تمام حيثيت از فتنه و فتنه گران حمايت کرد و انقلاب را متقلب دانست و برايش شعر خواند و سخن راند، امروز در ميان اين سرودست شکستن اصحاب فتنه براي حضور مجدد و رقابت در انتخاباتِ همين انقلاب، چه توجيهي دارد؟! آيا هنوز مي تواند به همان تهمت تمسک جويد؟ يا سکوتش ثابت مي کند که مشکل او با همان وقايع 1400 سال پيش است؟

هر چند شجريان از صدايي  زيبا برخوردار است اما عدم بينش سياسي، از وي چهره‌اي به جاي گذاشته که به راحتي مورد سوءاستفاده بيگانگان قرار گيرد.

گزارش از سيد مصطفي ميرزاباقري برزي